فرهنگ مردم فین و مارُم
گوشه ای از مقدمه کتاب فرهنگ مردم فین و مارُم
به نام خداوند جان و خرد
سالها در این فکر بودم که آداب ورسوم و سنت ها و باورهای، مردم مارم و فین کم کم دارد کمرنگ می شود پیشرفت های علمی و سیستم ارتباطات، جلوه های شهر نشینی، مقتضیات اجتماعی همه و همه بدجوری روی خلق و خوی و اعتقادات، تاثیر مخرب گذاشته است. مسله بیکاری جوانان و نبود مدارس عالی در محل اقامت از یک طرف ورو آوردن به شهر جهت ادامه تحصیل و استفاده بهتر و بیشتر از امکانات از طرف دیگر آنان را به شهر کشاند.
گرچه پیشرفت تحصیلی موجب ارتقا سطح دانش و بهبود وضعیت مالی و اجتماعی خانواده ها و افراد شد اما در عوض باور های ملی و مذهبی ضرب المثل ها تکیه کلام و آداب و رسوم دستخوش و بی تفاوتی و فراموشی گردید تا آنجا که دبیر، دبیرستانهای مارم و فین که خود متول محل استبه قول دوست ارجمند موسی سعیدی مدیر محترم مدرسه راهنمایی مارم نمیداند شکی چیست؟ خوردنی است و یا پوشیدنی یا چیزی غیر از این دو، اخر نه او و نه هیچیک از جوانان محل در این سالها بر که آبی را یا نمی شناسند یا کمتر می شناسند چون با آن کارر ندارند که اگر می شناخت میدانست شکی مربوط به برکه آبی ست و آن وقتی است که آب مازاد برکه در حالت لبریزاز محل بالای سمبه(محل خروجی اب از داخل برکه ) به بیرون بریزد درست همانجای که بازی های کلی هپ. موجوترا جوو شنا شروع می شد برکه طالب آباد غلامعباس ترابی نژاد یا برکه کریم آباد و حسین آباد مارم.