دیدار با آزاده فرهنگی فین
باآغوش بازوچهره ای گشاده پذیرایمان شد.به پای صحبتش نشستیم وازخاطرات هشت سال مقاومت وبردباری ورنج اسارت شنیدیم.حاج روح الدین بازنشسته همین خانواده است،وی درسال 61-60سکان آموزش وپرورش این منطقه رادردست داشت که باشنیدن صدای پیرمرادش خمینی کبیر(ره)به یاری رزمندگان شتافت. درمنطقه شلمچه به شکارتانکهای بعثی مشغول بود که درمحاصره دشمن قرارگرفته وبه اسارت درمی آید.
هم کلامی وگوش دادن به خاطراتش میخ کوبمان کردهرجمله ازحرفهایش روزهای جنگ رابرایمان تداعی کردوازمقاومت وبردباری آزادگان همراه بارنج ومحنت دوری ازخانواده پرده برداشت.ازبی رحمی دشمن زبون وبه قول خودنوش جان کردن کتکهایشان وازهمراهی باحاج ابوترابی وترس وحراص دشمن بعثی ازرزمنده گان .اوازنزدیک شاهد تلاش بی ثمر دشمن برای ازپادرآوردن رزمندگان اسلام بوده ،جملاتش به تازگی روزهای روزهای اول بازگشت به وطن بودوگرمی گفتارش آنچنان مارادرآن حال وهوای غرق کردکه گذشت زمان راحس نکردیم ودیداری که برای چند دقیقه برنامه ریزی شده بودبه یک ساعت کشید.
واکنون اوبهترازماقدرآزادی ،استقلال وجمهوری اسلامی رامی داند،مهدی زاه دوران بازنشستگی رادرکنارخانواده ودرمزرعه خوددرروستای کلاتوی شهرفین به کشاورزی ودامداری مشغول است. وبه ما مقاومت وپایداری رابنحوی دیگردرقالب کاروتلاش وحرکت ،باامید رسیدن به ایرانی آزاد وسربلندمی آموزد.ازاو خداحافظی کردیم باانبوهی ازسئوالات انباشته درذهنمان که شاید درفرصتی دیگربه سراغش برویم.